احتمالا کتاب “قورباغه را قورت بده“ اثر برایان تریسی را خوانده باشید و یا حداقل نامش را شنیدهاید. شما در این کتاب با 21 تکنیک برای مدیریت زمان و رسیدن به بیشترین بهرهوری آشنا خواهید شد. پس عملا میتوانیم بگوییم که این کتاب برای همه انسانها یک درس عمومی زندگی است. اما درست مانند بسیاری از دروسی که تا به امروز خوانده و یاد گرفتهایم، داشتن یک معلم یا یک همراه میتواند کمک بزرگی در درک و عملی سازی مفاهیم به ما بدهد.
مشخصات کتاب
عنوان کتاب |
قورباغه را قورت بده |
عنوان اصلی |
Eat The Frog |
مولف |
برایان تریسی-Brian Tracy |
مترجمان |
لیلا ادیمی |
ناشر |
|
زبان |
فارسی |
شابک |
9789649609386 |
ردهبندی دیویی: |
640.63 |
شاید برای شما تعجب آور باشد که برای درک کتاب نسبتا کم حجمی مانند “قورباغه را قورت بده“ نیاز به یک همراه و استاد است. برای درک این نیاز بهتر است به خود کتاب نگاهی بیندازیم. این کتاب از جنس کتابهای مدیریتی مانند اثر مرکب و … است اما با یک تفاوت کوچک! غالب کتابهای مدیریتی بر اساس تئوری و بیان آن تئوری نوشته میشوند. اما در کتاب “قورباغه را قورت بده“ ما تنها شاهد بیان تکنیکها هستیم. یعنی این کتاب کمتر به سمت مفهوم گرایی رفته است. در واقع برایان تریسی بیشتر سعی داشته است که چند راهکار عملی برای رسیدن به بهترین بهرهوری را به خواننده خود بدهد.
بنابراین عملا ما در کتاب “قورباغه را قورت بده“ با 21 تکنیک آشنا میشویم که توضیح چندانی هم ندارد. در دید اول هم به نظر نمیرسد که مفهوم گنگی در این میان وجود داشته باشد. مثلا در یکی از تکنیکها گفته شده است که باید برای انجام کارها تمرکز داشته باشیم! به نظر نمیرسد این جمله ابهامی داشته باشد. اما نکته مهم و قطعه گم شده پازل اینجاست که چگونه باید به این تمرکز برسیم؟ در واقع به دست آوردن این تمرکز خود به نوعی یک چالش اصلی محسوب میشود که در این کتاب سخنی از آن گفته نشده است.
” قورباغه را قورت بده” را چطور باید خواند؟
به طور کلی در کتاب “قورباغه را قورت بده“ لیستی از تکنیک های عملی و کاربردی نوشته شده است. پس مانند کتابهای عادی یا یک رمان با آن برخورد نکنید. شما قرار نیست این کتاب را فقط تمام کنید. یادتان باشد بعد از اتمام کتاب شما باید 21 تکنیک مدیریت زمان و مدیریت کارهای شخصی خودتان را یاد گرفته باشید. بهتر است هر تکنیک را در یک روز و حتی در مدت زمان بیشتر مطالعه کنید و آن را در عمل پیاده کنید. وقتی دست به عملی سازی تکتک تکنیکهای کتاب میزنید کمکم متوجه میشوید کار چندان سادهای نیست. اینجاست که یک کتاب نسبتا کم حجم میتواند چند ماه زمان ببرد.
اما باز در این بین نکتهای پنهان وجود دارد. شما چطور میتوانید مفاهیم و تکنیکهای کتاب “قورباغه را قورت بده“ را عملی کنید؟ مثلا اگر شما کتابی فرضی تحت عنوان “21 تکنیک نجاری” را مطالعه کنید و بخواهید هر روز یک تکنیک آن را اجرا کنید، آیا در نهایت یک استاد کار نجار خواهید شد؟ مسلما میتوانیم بگوییم نه! تکنیک، زمانی کارایی دارد که شما تجربهای عملی از آن داشته باشید و به نوعی با تکنیکها، روش خودتان را تصحیح کنید.
وقتی تا دیروز برایتان فرق نمیکرد ساعت 6 صبح بیدار شوید یا 12 ظهر، چگونه انتظار دارید یک شبه سحرخیز شوید؟ یا چگونه انتظار دارید تمرکز داشته باشید در حالی که نمیدانید برای رسیدن به آن باید چه کاری انجام دهید؟ و اینجاست که کمبود استادی که میتواند این قطعات پازل را کنار یکدیگر قرار بدهد و تکنیک را در کنار مفهوم به شما آموزش دهد احساس می شود. درست مثل این که شما “21 تکنیک نجاری” را باید در کنار استاد کار نجار بخوانید و عملی کنید.
موفقیت را قورت بده!
احتمالا شما هم در جامعه با این مفهوم روبرو شدهاید که بسیاری خیال میکنند با خواندن یک کتاب موفقیت یا یک کتاب روانشناختی میتوانند موفق شوند، یا حداقل تفاوت زیادی در زندگی خودشان رقم بزنند؛ اما همگی خوب میدانیم که این یک سراب بیشتر نیست. شما به چیزی فراتر از خواندن یک کتاب نیاز دارید. پس صادقانه بگوییم با خواندن “قورباغه را قورت بده“ شاید تغییرات خوبی در زندگی خود احساس کنید و شاید بتوانید چند تکنیک از آن را برای همیشه اجرا کنید، اما بدانید که این کافی نیست. شما به یک مسیر برای رسیدن به موفقیت احتیاج دارید. مسیری که این کتاب تنها جزئی از آن است. یادتان باشد موفقیت یک مسیر طولانی است و همیشه اولین قدم سختترین قدم است!
این کتاب را بخوانید، از آن لذت ببرید و در زندگی خود پیاده سازی کنید. اما به یک کتاب و یک اتفاق راضی نشوید. دنیا پر از چیزهایی است که باید بیاموزید و از آنها استفاده کنید تا موفق شوید.